قربانی
» قـــربانی یعنی فـــدا کـردن و بـریـدن و رهـــا کـردن
دوســتداشتنــیهـایمــان بـرای دریافــت هـدایـای بهتـر وارزشـمندتر «
درباره تعریف و حکمت قربان و قربانی میتوان به حقیقت انسان کامل و خواسته وتوقع ذات احدیت از انسان اندیشید.
اگر انسان آز و نفسانیات و خواهشهای درونی و اشتهای سیری ناپذیری را که در خود پرورش داده است از خود ببرد و جدا کند، این جدا شدن و بریدن و رهایی از مشتهییات و حتی حلال الهی هم همان اتصال به خدای اسرار و اتحاد عاشقانههای جاویدان است. ابراهیم خلیل الرحمن در گذر زندگی عبرت آموز خود از ابتدا با صنعت بت سازی در خانوادهی خود مواجه بود و البته این شغل جز ترویج آیین بت پرستی و ممر درآمد برای خانواده رویکرد دیگری نداشت. اندکی بعد حادثهی شکستن بتها در معبد بزرگ، ابراهیم را در مظان اتهام قرار داد.
و ابراهیم در دادگاه نمرود گفت: از بت بزرگ بخواهید که چه کسی این بلا را برسرتان آورده است در این مقطع ابراهیم بالغ فکری همه بازخواست کنندگان و مطلعین را مورد خطاب نفس رحمانی خود قرارداد و آنگاه به خواب غفلتزدگان، او را مورد هجمهی عناد خود قرار دادند. و او را هتاک و جسور خوانده و سپس حکم به تکفیر و تفسیق وی دادند و او را بوسیله منجنیق آتشین اعداء گرفتار کردند وهمان دم ابراهیم هزینه حق طلبیاش را پرداخت و بلادرنگ ثمره حقطلبی و دفاع از آیین ربانی را دریافت کرد.1
و خداوند به آتش فرمان داد تا بر ابراهیم خنک باشد نه آنکه ابراهیم سردش شود. بلکه به سلامت فرود آید 2.
با اینکه ابراهیم از گلستان حاصل از آتش عناد و کوردلی سربلند بیرون آمد، اما همچنان با انبوهی از غیرپرستان مواجه بود. او در برخورد با ستارهپرستان باز هم به بالغ فکری مخاطبانش توجه کرد و دعوتشان کرد تا به همان سیاق خود به سیر طلوع و غروب ستارگان بیاندیشند.
و آنگاه گفت: اما من چیزی که افول میکند را دوست ندارم.3 ...
اندکی بعد از خداوند یقین قلبی برای درک معاد را درخواست میکند و به اذن خداوند حکیم این امر بر وی محقق میشود و ابراهیم با پارههای بدن چهار پرنده و نهادن مخلوطی از چهار پاره بر چهارقله یا مکان به یقین قلبی رسید.4
اندکی بعد در سن 120سالگی درخواست فرزند میکند و اسماعیل به وی هدیه میشود و برحسب اقتضای سن وابستگی عاطفی شدیدی در او فوران میکند. و در همان زمان دستور قربانی کردن دردانهاش در عالم رویا، به او صادر میشود. اشتهای ابراهیم به حیات فرزندش بر او چیره شده است. و میتواند این دستور را خوابی پریشان تلقی کند ولی ابراهیم امر ربانی را اطاعت میکند. اما ابلیس با اسلحه عقل به مصاف با ابراهیم و خدایش برمیخیزد و با ابراهیم بر سر مسائل عقلانی مجادله میکند. ولی ابراهیم این فرمان رانص حکیم میشمارد و در برابر اجتهاد عقلی شیطان میایستد و او را از خود طرد میکند. ابلیس مأیوس میشود. و اسماعیل به مسلخ رهسپار میگردد.5
در این آزمایش با توجه به عزم راسخ ابراهیم هرگز خنجر بران بر حنجر کودک و دردانه ایشان، خدشهای وارد نمیکند و ابراهیم چاقو را به نشان اعتراض به گوشهای پرت میکند و میگوید: بارالها از اسماعیلم بفرمان تو گذشتم. وهمان دم فرشته وحی به ابراهیم، پیروزی وغلبهاش را بر شیطا ن تبریک میگوید و به پاس این توفیق این زمان را بر ابراهیم و همه ابراهیمیان اعصار عید میکند.
ابراهیم در گذار این آزمون از دوست داشتنیهایش بخاطر خدا صرف نظر کرد و باز هم در این معامله از آسمان برای ابراهیم گشایش پدید میآید دراین قسمت قوچی را به ابراهیم بعنوان نماد غلبه بر اجتهادات و خواهشها اعطا می فرماید. وعملا قربانی صورت میپذیرد و ابراهیم آن را به مستمندان صدقه میدهد. ابراهیم ذابح اشتهاهای درونی خویش شد و سربلند بیرون آمد و لقب خلیلالرحمان را بخود اختصاص داد... و در مقطع دیگری از زندگی ایشان خداوند او را امام خطاب میکند که خطاب امامت به پیامبر دیگری بجز نبی اکرم صورت نپذیرفت. اما در این مقطع ابراهیم با توجه به مجموع سوابق حسنهای که برای خود رقم زد، از خداوند عنوان امامت را برای فرزندانش پرسش میکند و خداوند جواب آنچنانی قاطع و ظریفی به ابراهیم میدهد به این مضمون که فرزندانت باید آزموده شوند و مرا باستمکاران پیمانی نیست.6
اکنون به این درک رسیدهایم که حقیقت عید قربان چیست. و در پسِ هر هدیهای هزینهها و آزمونهای بزرگ ترسیم شده است.
و اینکه عیدقربان عید کباب خوری و تناول از گوشت قربانی نیست. شایسته است درک درستی از ذبح تمنییات خود و هر آنچه که به ما وفادار نیست و در زندگی محدود خود به آن دل بستهایم ، بیاندیشیم و قربان راعید بریدن از برادههای نفسانی بدانیم. زیرا حقیقت قربانی اینست که برای رضای خدا از بدیهایمان بریده شویم و در مراحل بعدی از خواهشها و نفسانیات حلال هم چشم پوشی کنیم و به محدوده مورد نیاز قناعت و اکتفا کنیم. بخاطر تمنیات خود دیگران را نرنجانیم. اگرچه حق با ما باشد... خود را نردبان ستمکاری دیگران نسازیم که دیگران با خوش خدمتیمان باعث تعرض به حقوق گروهی دیگر شوند. و تا جاییکه میتوانیم خیرخواه دیگران بویژه مستمندان و محرومین باشیم.
بسته به نیاز آنها و بضاعت خود، یاور محرومان باشیم گاه با لبخند، گاه با خدمات علمی و مشاورهای گاه با حمایت عاطفی و مالی و... میتوانیم نیاز سنجی کرده و با توجه به کرامت انسانی شأن و منزلتشان را تکریم کنیم.
امیدست خداوندهمواره به ما توان شکرگذاری از نعماتش را مرحمت فرماید و اینکه بتوانیم برای همنوعانمان مفید و موثر باشیم.
-دعای عقیقه وقربانی:
اِنّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَالسَّمواتِ وَاْلاَرْضَ
خَنیفا مُسْلِما وَما اَنَا مِنْ الْمُشْرِکینَ
اِنَّ صَلاتى وَنُسُکى وَمَحْیاىَ وَمَماتى لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
لاشَریکَ لَهُ وَبِذلِکَ اُمِرْتُ وَاَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ
اَلّلهُمَّ مِنْکَ وَلَکَ بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَاللّهُ اَکْبَرُ اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ...
عاشقان عیدتان مبارک باد
حمید رضا ابراهیم زاده بابلسر 4/9/1388
مراجعه به منابع برای دقت بیشتر ضروری به نظر می رسد.
1- سوره انبیا آیه 18
2- سوره انبیا آیه70
3- سوره انعام آیات 74-79
4- سوره بقره آیه 260
5- سوره صافات آیات 83-180
6- سوره بقره آیه124
کلیه حقوق برای مولف محفوظ میباشد.
- ۰۱/۰۴/۱۸
شما دنیا را ترجیح می دهید ، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است
سوره اعلی -16و17