دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب آثار دکتر حمید رضا ابراهیم زاده

دایره مینا

منتخب مقالات. یادداشت ها و آثار پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی دکتر حمیدرضا ابراهیم زاده

بایگانی

نقش جنسیت بر سرنوشت

سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۱۵ ب.ظ

نقش  جنسیت بر سر نوشت
شاید بارها اندیشیده باشیم که اگر جنسیت مااین نبود چه سرنوشتی داشتیم ؟
براساس تقسیم بندی های جنسیتی حاکم بر فهم اجتماعی؛ سه یا چهار نوع جنسیت در بین مردم وجود دارد که توانسته است بر سرنوشت آنها حکمفرماباشد؛
جنس اول یا جنس نر
جنس دوم یا جنس ماده
جنس سوم یا خنثی
جنس چهارم یا ترنس ها که در خود انرژی جنسیتی متفاوت جستجو می کنند وبه دنبال تغییر آن هستند.
آنچه که در فهم اجتماعی بعنوان دو جنس غالب دارای فراوانی و اعتبار  است ،در واقع جنس  زن  و جنس مرد می باشد.
از این رو یکی از مهمترین عوامل تعیین سرنوشت در جوامع توسعه نیافته جنسیت است.
و نقش و کارکرد و حقوق جنسیت نیز در آموزه ها و متون مقدس مشخص گردیده است .
انتظاراتی که جامعه ی مبتنی برهمراهی با متون و عواطف مذهبی باشد در سرشت خود نیز رویکردها و انتظارات و منویات آن را دنبال حواهد کرد وبر همین اساس فرهنگ عامه جامعه نیز برآن قلمرو رنگ می پاشد و رنگ و بوی همین سبک ومدل فکری خواهد گرفت‌.
بنابراین خواسته ی فرهنگ جامعه از جنسیت متفاوت بوده وبلکه کاملا سیستماتیک نسبت به آن رفتار می کند.
جامعه از جنسیت مرد و پسرچه انتطاراتی دارد و چه نقش ها و کار کردهایی را یک‌پسر ومرد باخود همراه می کند
از بدو کودکی در تعیین‌ نام و لباس واسباب بازی ها گرفته تا تحصیلات و انتخاب رشته تحصیلی و مسافرت ها و دوست یابی ها و مطالعات و تفریحات ونهایت انتخاب همسر و خواستگاری و حقوق مربوط به انتخاب همسر و زندگی زناشویی، حق مسکن ونحوه زندگی و صله رحم وحتی فرزند آوری و...
همه ی این کار کردها بین دو جنس دارای تبعیض وتفاوت بیشماری هستندکه با توجه به خاستگاه فرهنگی و سبک زندگی حاکم بر جامعه حق انتخاب را برای جنس مقابل محدود وحتی مسدود می کند.
مرد و زن هرکدام سرنوشت ناخواسته ای را نسبت به زندگی خود دنبال می کنند که وابستگی شدیدی به جنسیت و محل تولد ویا سکونت شان دارد. 
محدودیت ها و تبعیض های زیادی در حق انتخاب های زندگی جنسیت ها وجود دارد که با نگاه فرهنگی جامعه منطبق است
همه ی برازنده بودن ها و هنجار های حق انتخاب در هر چیزی باعث می شود که قلمرو حقوق اجتماعی افراد تعیین گردد.
ناهنجاری  در انتخاب لباس،نتخاب محل زندگی،انتخاب شغل،انتخاب  دوست ،انتخاب شریک زندگی و سایر انتخابات موثر بر زندگی اجتماعی نیز باعث میشود تا دید کلی جامعه  نسبت به طرد و یا انزوای این افراد بصورت سیستماتیک اقدام کنند.
بر همین اساس زنان در بیشتر جوامع و همه طبقات اجتماعی از حق انتخاب همسر بسیار محدودی برخوردارند.
وهمین محدودیت در حق انتخاب همسر و شغل بر زندگی و سرنوشت آنان تاثیر می گذارد.
اما مردان در هر طبقه اجتماعی از حق انتخاب آزادانه تری در  شغل و ازدواج برخوردارند.
از سویی دیگر جریانهای فعال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جامعه که نقش بسیار پررنگ تری در تعیین طبقات و قلمرو اجتماعی دارد توانسته است بر این شکافها به نفع طبقه خود حاکم شود.
مثل ازدواج در بین خانواده های افراد سرشناس اقتصادی ، مذهبی، سیاسی با ازدواج در بین خانواده های  متوسط به پایین  متفاوت است
بسیاری ازاین‌محدودیت ها در لایه ها پر قدرت اجتماعی گم‌می شوند.
بااین حال نقش جنسیت هرگز گم و جابجا نمی شود.
از این رو زنان در طبقات متوسط به پایین جوامع توسعه نیافته متحمل مشقت های زیادی می شوند.
و هر رفتار اقتصادی واجتماعی حاکم برجامعه در سرنوشت آنان تاثیر مستقیم می گذارد.
جایگاه اجتماعی زنان با شرایط خاص و مطالبات جامعه از زنان مجرد وخود سرپرست و زنان بیوه ومطلقه تفاوت اساسی نسبت به مردان این جامعه دارد.
وبر اساس همین شکاف و تبعیض ، ناهنجاری های سیستماتیک و ریشه دار انحرافات و فسادها ی اجتماعی شکل می گیرد.
سوء استفاده هایی که در جوامع فاقد اخلاق  و یا توسعه نیافته نسبت به جنس دوم  بصورت سیستماتیک وجود دارد قابل چشم پوشی نیست و در واقع زمینه ستمکاری از زنان و توقعات نامنزه از این جنس وبه ویژه نسبت به بانوان ساکن در طبقات و قشرهای متوسط به پایین وجود دارد.
اگرچه در طبقات مرفه جامعه نیز رفتار با زنان همتای طبقاتی، همترازی چندانی با مردان هم طبقه خود ندارد .
اما امنیت بیشتری را به لحاظ داشتن افسار توانمندی اقتصادی و لجام توانمندی طبقه خانوادگی دارند.
ازاین رو برای برون رفت از خطر ناهنجاری ها و تبعیض ها نیازمند به نو اندیشی در خوانش های دینی.
دگرگون سازی قوانین برای رفع و منع تبعیض جنسیتی.
آموزش های جامع و هدفمند و همگانی برای دگرگون سازی نگرش های جنسیتی و فرهنگ و سبک زندگی.
توانمند سازی بانوان در حوزه های آگاهی  و تحصیل، اشتغال و درآمد،و....
تاب آوری و مقاوم سازی ساختار حیات اجتماعی و اقتصادی زنان در همه ی حوزه های تعیین کننده حقوقی.
حمایت از حقوق بانوان و
مبارزه با نا هنجاری های سیستماتیک علیه زنان
تعیین حد و مرزها و قلمرو حضور زنان در مشارکت های اقتصادی واجتماعی با توجه به مقتضیات زمانی و تحولات  جهانی
به بلوغ کشاندن افکار اجتماعی نسبت به پاسداشت حریم انسانیت و تنویر افکار عمومی نسبت به ساختار ها و تحولات  جامعوی.
استفاده و‌تعیین الگو های کار آمد اجتماعی برای سبک زندگی مقارن با اقلیم فرهنگی .
استفاده و پدید اوردن الگوهای کارآمد زن امروزی.
 کم کردن و از بین بردن شکاف های طبقاتی.
کنترل و مهار تورم .
مبارزه ی جدی و عزم ملی برای مبارزه با فقر و فساد های افتصادی و رانت خواری و تبعیض طلبی و قانون گریزی  و قانون ستیزی.
بسیج همگانی برای قانونگرایی و قانونمندی همگانی  و آموزش تاب آوری در برابر الزامات قانونی و همچنین التزام عملی به آموزه های و قانون.
ایجاد بسترهای پذیرش توسعه و رشد وتعالی.

والی الله المصیر
حمیدرضاابراهیم زاده
نهم بهمن ۱۴۰۲

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

توانمندی و تاب آوری

سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۲، ۰۴:۰۶ ب.ظ

توانمندی ها وتاب آوری ها انسان موجودی با ویژگی های ارزشمند و بااستعدادهای بیشمارآفریده شده است. و آنچه که انسان را از سایر موجودات متمایزتر می کند استعداد آفرینشگری اوست .که این صفت را از آفریدگار خلاق به ارث برده است.

از این رو انسان باتوجه به استعداد هایی که دارد همراه با محیط و مقتضیات آن مسیر پویندگی و بلوغ و پیشرفت وتکامل را می پیماید و به توانمندی می رسد. توانایی هایی که در اثر آموزش و تربیت ، بهتر اندیشیدن و بهتر سخن گفتن و بهتر رفتار کردن بدست می آورد؛ به او بها وارزشمندی می دهد. توانمندی هایی که در اثر آموزش های مستمر و تربیت پایدار و تلاش بدست می آید باعث می شود تا به عنوان انسان تربیت پذیر و آموزش دیده و متخصص در جامعه پذیرفته شده و کارایی بالاتری نسبت به سایر همنوعانش داشته باشد.

اگرچه عناصر محیط و اقلیم و وراثت نیز بر این ویژگی ها تاثیر بسزایی دارد اما آنچه که باعث می شود تا انسان خردمند به قیمت برسد تخصص و کارایی هایی اوست که دراثر آموزش و پرورش یا تربیت به وجود می آید توانمندی های علمی و فکری واجرایی، توانمندی های مالی و اقتصادی، توانمندی های بدنی و فیزیولوژی، توانمندی های کاریزماتیکی و مدیریتی، توانمندی های هنری و صنعتی، توانمندی های روحی و روانی و... که دراثر تمرین و آموزش وتجربه و گاه از راه وراثت و بنیه ی بدنی و تندرستی عقلی و جسمی بدست می آید. و بی گمان همه این آموزش ها وتجربه ها بدون آزمون میسر نشده است. توانمندی انسان در آفرینشهای هنری و صنعتی بیشترین دگرگونی و پویش را در تاریخ جوامع ایجاد کرده است. و به همراه خود تاب آوری هایی نیز از لحاظ جسمی و روانی و فکری مترتب کرده است.

انسانهای بردبار و شکیبا نیز قیمتی و ارزشمندند به ویژه اینکه علم شان با حلمشان گره خورده باشد، انسانهایی که توانایی هضم و برخورد و تحلیل درست از پدیده های متناقض و منتقد را دارند.

درآموزه های راستین ما صبر در برابر خشم و شهوت و فقر و دارایی و گناهان و گرفتاری ها بسیار ارزشمند و قابل اعتنااست. که همگی از قابلیت های انسان توانمند و خردمند است. انسان های پارسا با توانمندی ها و تاب آوری هایشان در برابر مسایل و پدیده ها به هویت و اعتبار می رسند.

بهای انسانهای نیک باور و امن و نجیب و پارسا از این رو بسیار است که تاب آوری و توانمندی و شکیبایی و پایداری بالاتری در برابر مسایل و مصایب داشته اند و همچنین بهترین تصمیم را برای عبور از بحران های فرا روی خود اتخاذ کرده اند.

در واقع هویت پارسایان این گونه است که تاب آوری و توانمندی توامان و ارزشمندی از خود بروز می دهند. و همین اصل از نجابت پارسایان است که به او هویت ارزشمند نجیب می دهد. هویت منحصر به فرد افراد، جدای از هویت ژنتیکی و خانوادگی و فیزیکی، در واقع از همین گذر گاه بدست می آید از این رو ممکن است که علی رغم رفتارهای همتراز و یکسان خانوادگی در برابر پدیده ها در یک خانواده دو نفر شباهت چندانی به هم نداشته باشند. که این امر به توانمندی و تاب آوری وتفاوت های فردی افراد ربط دارد. مصادیق فراوانی از انسان های وارسته و پویا در دنیا زیسته اند و به شهرت دست یافته اند و اساطیر رسته های خود شده اند. و با فکر و گفتار و رفتار خویش پله های فهم و روش و مهارت زندگی جابه جا کرده اند.

اولیای الهی و عرفا و پیشوایانی در حوزه اخلاق و رفتار زیستی که زیستن را در دنیا معنا بخشیده اند.

دانشمندان حوزه تکنولوژی و صنعت و پزشکی ومعماری که دنیا با آفرینشهای خود دگرگون کرده اند.

اقتصاد دانان و طراحان پول سازی وکار آفرینی که رفتار اقتصادی را در دنیا آفریده اند.

قانون نگارانی که در حوزه ای توانسته اند با ایجاد آیین نامه ها و قوانین رفتارهای انسانی را ملزم صیانت و تکریم ازکرامت انسان کنند.

سیاستمداران و اندیشمندان حوزه مدیریت منابع انسانی که نوانسته اند تاثیر بسزایی در روابط سازمانی و بین سازمانی و ملی و بین المللی ایجاد کنند.

همه ی هنرمندان و اندیشوران وشاعران و نویسندگان در هر حوزه ای توانستند باایجاد آفرینشهای خود باغث رونق و ترویج مهارت و سبک زندگی و مساوات خواهی و عدالت گرایی و امنیت پایدار برای زندگی بهتر برای همه همنوعان خود باشند . اسطوره هایی که در توانایی های خود نسبت به حفظ کرامت خود و دیگران مسئولیت پذیر بودند و به آموزه های راستین در راستای کرامت حقوق انسانی التزام داشته اند. همه همت و هنر شان را صرف آفرینش و آموزش و تلاش برای بهبودی او ضاع جهان صرف کرده اند . نام نیک شان بر تارک تاریخ می درخشد و خدمات و دستاوردهایشان برای مردم نسل خود و نسل واپسین از بین نمی رود.

نام و یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

بیست و ششم مهر ماه 1394 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

سنگ باشید

پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۳۰ ق.ظ

سنگ پیش از اینکه به یک صفت دو پهلو ترجمه شود یک اسم به حساب می‌آمد.

سنگها هم مثل ما آدمها انواع و اقسام دارند.

آنها هم رنگ و جنس و طبقه‌ی مخصوص دارند.

 نتیجه تصویری برای سنگ باشید

                 
 

بعضیها زیبا و قیمتی و بعضیها معمولی و بعضیها زشت و بی‌ارزش هستند.

بعضیهایشان قیمتی‌تر از جان انسان هستند.

گاه درمانگرند و گاه ویرانگر ...

سنگ چیزی نیست که کسی از آن اطلاعی نداشته باشد.

همه جا سنگ ریخت و پاش هست.

بعضی ها را بعنوان نگین به دست و گردن تزئین می کنند. بعضی ها زیر پایند و...

خصلت عجیبی دارد این سنگ تحت هیچ شرائطی هویت ونقش و نگارش را نمی بازد.

من معمولا سنگهای عجیب و غریب را جمع می کنم واقعا جذابیت خاصی در آنها نهفته است.

بسیاری از سنگهای صاف و کوچکی که برای ما بی ارزش به نظرمی رسند. وقتی به دقت نگریسته می شوند

محیرالعقول و فریبنده اند...

 

                      1464051_547328022023122_1783917599_n.jpg

 

جنس و خط و نقش و رنگ هر کدامشان شناسنامه‌ی آنهاست.

سنگها سخت به خودشان اعتماد دارند

حتی اگر زیر پا بروند رنگ نمی بازند.

تا به حال زبان به شکوه نگشوده اند و از خلقت و هویت خویش ملول نیستند.

صدها قرن و شاید هزاران قرن سن و سال دارند.

بقول پدرم: در کل طبیعت برای انسانها آموزگار بزرگی است.

و سنگها هم در این میان قرنها نشانه خدا و آیت الله و آموزگارآدمی هستند.

باید از صبوری و مقاومت سنگها درس آموخت.

چه تاج سر ما باشند و چه زیر پای ما هرگز از جنسیت و هستی و وقار خود انصراف نمی‌دهند.

آنها همیشه جوان و پایدارند.

سنگهایی که بعنوان درمانگر و شفابخش در طبیعت وجود دارند به اندازه سنگهای ویرانگر سنگیت وجودشان

سنگ است. یکی شان می شود حجرالاسود بیت العتیق یکی شان می شود عقیق و فیروزه و الماس و...

از سنگ ضرب المثلهای زیادی وجود دارد.

مثلا: می گویند سر فلانی به سنگ نخورد؟!

یعنی در این مقطع سنگ باعث عاقل و سر براه شدن است.

اصلا برای تنبیه سپاه ابرهه به ابابیل امر شد تا با سنگ خدمت سپاه ابرهه برسند.

چرا باسیل و طوفان و زلزله و... تنبیه نشدند؟ بی تردید حکمت و دلیلی بر این امر دلالت می کند...

سنگباران شهرها و تمدنها داستان عمیقی است که باید به فلسفه‌ی آن دقتی حاذقانه داشت.

قرآن در سوره اسرا آیه‌ای دارد که می‌فرماید:

 

۞ قُلْ کُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِیدًا [١٧:٥٠]
بگو: «شما سنگ باشید یا آهن،
او خَلْقًا مِّمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ ۚ فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَا ۖ قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُءُوسَهُمْ وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ ۖ قُلْ عَسَىٰ أَن یَکُونَ قَرِیبًا [١٧:٥١]

یا هر مخلوقی که در نظر شما، از آن هم سخت‌تر است (و از حیات و زندگی دورتر می‌باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگی مجدد بازگرداند). آنها بزودی می گویند:

«چه کسی ما را بازمی‌گرداند؟!»

بگو: «همان کسی که نخستین بار شما را آفرید.» آنان سر خود را (از روی تعجب و انکار،) به سوی تو خم می‌کنند و می‌گویند:

«در چه زمانی خواهد بود؟!» بگو: «شاید نزدیک باشد!...

درک این مسئله چندان هم سخت نیست
حضرت آیت الله سنگ هم بر سر بی‌عقلها نهیب می‌زند تا عقلشان سر جایش بیاید و هم آنقدر گرانبها می‌شود که  تاج سر آدم می‌شود و نگین انگشترش.

 و هم  آموزگار و نماد مقاومت و پایداری و صبوری است.

 
 

   حمیدرضاابراهیم زاده  20/2/1393

 

 

تمامی حقوق نشر در انحصار مولف می‌باشد.

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

چشم معشوقه ی من

سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۲:۰۰ ق.ظ

 

از عجایب زندگی انسان نگاه اوست.

نگاه بمعنای دیدن ودرک کردن.

یک نگاه؛

نگاه چشم است که ازدیدنی ها لذت می برد یا برائت می جوید .

وهنگامی که این نگاه پیشرفته ترشد از دیدنی ها محظوظ می شود و حکمت می آموزد.

نگاه دیگر نگاه باطن  وقلب است؛

نگاهی که در ضمیرماست. و خوب و بد و زیبایی ها وزشتیهای بزرگ وکوچک را بما نشان می دهد

این نگاه بعضا به چشم بصیرت وچشم دل هم مشهور است.

مثلا شما از دیدن دود پی به آتشی زیراین دود می برید.

پزشک از لکه ها ورنگ چشم ورخساره خبر از سر درون می دهد.

این چشم بازی به انسان فهم ودرک می دهد

بسا کسی چشم سر داشته باشد اما خوب  راازبد  نمی تواند تشخیص دهد وتدبیر ودرکی از خود ودرون خود ودیگران ندارد.

وای بسا کسی که چشم سر ندارد  اما به همه محیط خود تسلط دارد.

کوری دیده سر عیب ونقص نیست. ناقص آن است که فهم  ودرک هرامری براو بسته است.

وفقط یک چشمی (تک بعدی)وبا چشم ظاهر به هرچیزی می نگرد.

بقول آقای مولانا: کل ناقص ملعون.یعنی کل نظر وفهم ناقص ملعون

مولانا درداستان  دفترپنجم شماره1333

برای  بازکردن چشم دل وتوضیح آیه لیس علی الاعمی حرج ونفی حرج دست به این ابتکار زد.

چشمی که دراین دنیا خود را بر درک واقعییت ها کور نگه می دارد بالتبع  درآن دنیا کور خواهد بود.

واز حظ وفر دیدنی ها ولذتهای واقعی محروم خواهد ماند.

وَمَن کَانَ فِی هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿الإسراء: ٧٢﴾

می پرسند برای چه کورمان کردی؟

قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَىٰ وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿طه: ١٢٥)

خواهد فرمود:

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿طه: ١٢٤﴾

تو  در آن دنیا مرا ازیاد برده بودی...

پس چشمی که نباید کور باشد چشم دل است.

لقمه حلال. فکر حلال.رفتار حلال.بذر حلال . نطفه ی حلال ....در چشم دادن به خود ونسل ما تاثیر عمیق وبنیادینی دارد.

چشم سومی هم هست که آگاهی از سر درون وفهم ضمیر را درخود دارد.

چشم فوق پیشرفته ای است. که با حواس دیگرهم سنجیده می شود.

منتها واقعا چشم جدایی است .وآن دیدن بین دو دنیای واقعی ومجازی است.

این چشم فقط از جوشش درون بینا می شود که درحال حاضرجای بحثش اینجا نیست.

و جز حوزه کاری دانشمندان شناخت باطن هست. ودراین مقوله وارد نمی شوم.

باید با توجه به این امر دریابیم که انسان همواره در شرف تغییر وتکامل وتحول است

نگاه کودک 8ساله و نوجوان18 ساله وجوان28 ساله و فرد48 ساله در مقوله ی ازدواج  هر کدام متفاوت از دیگری است.

موضوع واحد ازدواج که یک امراست اما درک  وفهم متعدد.

حتی دربین هرکدام ازاین گروهها و جنسیت ها  درک و فهم  متفاوت ومتشابه بسیاراست.

وعوامل وشرائط  زیادی در توقعات ومطالبات مردم  از ازدواج موثر است

و طبیعی است که اختلاف سلیقه ها ی ناهمگنی هم در زندگی مشترک افراد وجود دارد...

اما انسانها برای تغییر وتحول ورشد  نیازمند به دیدگاه هدفمند وجهان بینی هستند

وباید درک آنها از هستی . خود وجامعه وخانواده درست  وطبیعی ومطابق با فطرت سلیم باشد ویا به این طریق مهندسی و  تربیت شده باشد.

انسانها تغییر وانقلابات درونی خود را باجرقه های بیرونی شروع می کنند

مرگ. بیماری. فقر ودارایی. شادی وغم. رکود وصعودی که در قالب حکمت ها به چشم  می آید وقوه بالغه فکری اورا به تحریک وپندآموزی وادار می کند. وبه اودرک برای تغییر می دهد بزرگترین  آیات ونشانه های خدا هستند

واژه ی لاولی الابصار.لاولی الالباب قرآن یعنی  به هوش واداشتن عقول غفلت زده.

میفرماید:

آیا خلقت شتر راندیدی؟ وبرافراشتگی آسمان را وپیوند کوهها را و سطوح مختلف زمین را (غاشیه17-20)

وآنگاه خطاب به فرستاده اش می فرماید شما این نشانه هارا برایشان یادآوری کن.

اینگونه است که خداوند برای رواج واقامه ی بلوغ فکری بشر از به چشم آوردن همه ی نشانه ها وتمثیلات  بهره می جوید.

می فرماید : وان لکم فی الانعام لعبره: از چاپایان درس بیاموزید(نحل66)

نشخوار چارپا یک درس بزرگ هست .

اگریک گاو چوب ومیخ هم بخوردش رفته باشد در عمل نشخوار آن را پس می زند و عملا از ورود به معد وهضم باز می ماند.

اگرانسانها افکارواطوار وارده ومطالبات وتوقعات خود را نشخوارکنند. هروعده وفکری به خورد آرمانها و عقایدشان نمی رود

خیلی از واردات فکری وفرهنگی و... قابل هضم برای معده ی ما نیستند.خوب نیاز به بینش ودرک داریم.

 فیلتر وممیزی بنام فرقان لازم داریم.چراغ مه شکنی برای عبورازغبار نیازمندیم.

وبه همین مناسبت واژه ها وجملاتی نظیر:

افلا تعقلون. افلا تبصرون. افلا تتفکرون. افلا تذکرون. افلاتتقون. افلا یومنون.افلا تسمعون.افلا یتدبرون...

درقرآن زیاد داریم.

این علائم ، نهیب وهشدارهایی است که درکاتالوگ انسان  وجود دارد

تغییر وحرکت  بسوی تحول مستلزم  تقبل هزینه هاست

قطعا هرتغییری وهر حرکتی به یک هزینه پیوند می خورد.

هزینه های گزاف  جانی ومالی وحیثیتی. درصدر  حرکتهای مان نهفته است.

سلب آزادی ها. هتاکی ها وجسارتها.زیانهای مالی. ازاعتبار افتادگی. انزوا وسرخوردگی و...همه اینها در مسیر هرآرمان خواهی وجوددارد

گرشوق حرم باشد سهل است بیابانها

کافیست بخواهیم وبردباری کنیم. باور و اراده  و صبر  و تلاش رمز رسیدن به آرمانهای متعالی ماست.

مطابق با نص صریح سوره والعصر ایمان وعمل صالح دوکفه یک  ترازو ویا دوروی یک سکه هستند

 اگرمی خواهیم زیانکارنباشیم باید باورهایمان را هدفمند ومطابق فطرت ومقرون به صحت کنیم

 وبعد برای باروری باورهایمان و دستیابی به آرمانهایمان کار وتلاش کنیم.

تواصی به حق  وتواصی به صبر یعنی پیروی از منطق باورها و بردباری برمحور باورها.

انسان ها . تمدنها وفرهنگها وجوامع تغییر نمی کنند مگراینکه خود انسان تن به این انقلاب بدهد

إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ و..﴿الرعد: ١١﴾

انسان آفریده شده تا به بلوغ وتکامل برسد همانند درختی که شکوفه می دهد وبارورمی شود ومیوه اش  به چند مرحله می رسد تا رسیده  وکامل شود

اگرانسان دیده بگشاید ببیند معنی عید ومعاد  چیست؟

دوباره نو شدن.اعاده کردن . رسم وفا بجای آوردن میشود عید. می شود معاد.

عاشق ومعشوق سر رسم وفاداری هایشان درگذار به وصل داستانها دارند وگله ها. دیوان همه شعرا وادبا مملواست ازاین گله ها ونجوا ها و رسم وفادری ها. وخداوند وفادارترین عاشق هستی است وانسان معشوق بهانه جو.

تغییر وانقلاب لازمه ی هرعیدی است.

با انقضای خزان سرود اعتبار بهارنواخته می شود وهمه چیز تغییرمی کند.

بذر میوه ی سال گذشته دوباره نهال می شود.

شکوفه امسال بذر سال بعد است. واینگونه انسان درهولوگرام یک واقعییت چشم هایش بازمی شود و مستبصرمی شود.

انسان باید نگاه تغییرمی کند وتغیر پذیراست. چون لازمه ی رشد وتکامل تغییراست.

انقلاب درون بایک نگاه آغاز می شود

بایک نگاه صد دل عاشق می شوند ودل را می بازند وعقل را به تارج می دهند.تولد.عاشقی وبهار یک انقلاب است.

متاسفانه ذکریا مقلب القلوب والابصار را منحصر  لحظه سال تحویل می دانیم واین نیست.

شاید مکان  وگرانیگاه منعقده ی این ذکردراین لحظه  تعریف شده باشد.

اما واقعییت این است که درخواست از خدا برای انقلاب وتنبه ماست.

تنبیه شدن ما. درس گرفتن ما دست خداست

 یا مقلب القلوب والابصار

یا مدبراللیل والنهار

یا محول الحول والاحوال

حول حالنا الی احسن الحال.

اگرخدا کسی را دوست بدارد واراده کند عاقلش کند وآدمیتش رابه فضل خودش ونه به فهم واختیار طرف،اورا وانمی گذارد بلکه اورا با بلا تنبیه می کند.

تنبه یعنی  به هوش واداشتن . بیدارکردن درک وهوش غفلت زده ورسوب گرفته.

بنابراین خداوند برای دوست داشتنی هایش بیداری می خواهد.

تا انسان با ابزاردرک وبیداری ، به لذت رشد برسد!

وگرنه کسی که حظی از بو وطعم میوه نمی برد خوردن همه ی میوه ها برایش یکسان است.

باید شامه را بیدارکرد تا حظ لذت واقعی شود

 پس دوست داشتنی های خدا یادرخواب یا دربیداری با نقص مال وجان و... به درک وتغییرمی رسند و نسبت به لذائذ تفهیم می شوند

( وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿البقرة: ١٥٥﴾)

پیامبراسلام فرمود: اذا اراد الله بعبده خیرا عاتبه فی منامه (نهج الفصاحه .پاینده. ش 156)

عتاب وتنبیه درخواب.اراده ی دوست داشتنی پروردگاراست.

وخواب هم نشانه ای ازآیات خداست.

برای استبصار انسان حتی به زنبورهم وحی می شود

وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ ﴿النحل: ٦٨﴾

لانه ی زنبور درس است . عسل زنبو ر دواست . نیش زنبور استبصار...

امتیاز کرامت انسان وتکامل هویت او آن قدر ممتاز وبالاست که تمام کائنات مسخرانسان می شود.

واین انسان چه معشوق سر به هوایی است. که خاک جسمش را می بلعد ونمی داند راه نجات بال پرواز است به سوی آسمان.

معشوق خدا به چشمش بیداراست وبه قلبش هوشیار

وبازهم" تومال من من مال تو" *.

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

8 بهمن1393

 

 

*کن لی اکن لکم. حدیث قدسی.

* تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصارمولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

دلم تنگه برای تو

دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۰۰ ب.ظ

 

خون

 

دلم تنگه برای تو

 

چرا دیگر نمی آید نوای تو

 

بیا یکدم مرا با خود

 

ببر در  دل

 

دلم دارد هوای تو

 

هواخواهم

 

هوای سینه ی صهبا

 

هوایی از سر درمان

 

بگیرم از دوای تو

 

صبای من سبوی من

 

تو ای صهبا و روی  من

 

مرا باشد دم مستت

 

همان حاجت روای تو

 

دلم تنگه برای تو

 

چرا دیگر

 

نمی آید نوای تو....

 

 

حمیدرضاابراهیم زاده

اول بهمن1393

 

 تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

انتخاب سبک زندگی

جمعه, ۲۲ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۲۴ ق.ظ

انتخاب  سبک زندگی

سبک و روش وشیوه ی غلط زندگی تاثیر مستقیمی را در ناکامی ها و بیماری ها و گرفتاری های ما انسانها دارد.

روشی  را که برای زیستن انتخاب کردیم یا باآن مواجه هستیم از زمان و نوع خوردن وخوابیدن وبیدار شدن تا کار کردن و درآمد داشتن و هزینه کردن و مسافرت رفتن و تفریح کردن ها.

در تفریح کردن:

 به نوع تفریح وشادمانی. زمان و مکان وکیفیت وسلامتی تفریحات. وآسایش و لذتی که فراهم‌می آورد

در کار کردن به زمان و نحوه ی کار کردن واستراحت کردن وایجاد در آمد کردن. پس انداز کردن. اعتبار در هنر و حرفه داشتن. هویت کاری ایجاد کردن.

در رفتار ها وسلیقه های رفتاری:

مسئولیت پذیری ، راستگو بودن . متعهد بودن به پیمانها، با اراده بودن ، نوعدوستی. مداراگری . پرتلاش بودن. یاری کردن به نیازمندان وخانواده. امانتداری. راز داری کردن. و پندار و گفتار و رفتار نیک داشتن.

در خوردن :

به کیفیت وکمیت نوع غذا به روش پخت و عمل آوری غذا  به  زمان خوردن و امساک  به روش خوردن. به شتاب در خوردن به سرد خوردن و داغ خوردن. به تندی و شوری و شیرینی وترشی عادت داشتن. به بی موقع خوردن و بد موقع خوردن و بموقع خوردن. به مکان نشستن و سفره  به افراد  کنار هم. به همه ی ابعاد تغذیه.

در انتخابات ومشارکت ها:

درانتخاب  شغل، در انتخاب همسر. در انتخاب محل زندگی. انتخاب چیدمان ومبلمان  منزل و محل کار در انتخاب دوست ، در انتخاب روش مطالعه و روش اندیشوری، وهمه مشارکت ها وانتخابات وگزینش های زندگی ،آرمان واقعی رسیدن به سلامتی و آرامش وسعادت است.

در سخن گفتن:

به روش سخن گفتن. روش و لحن کلام. استخدام کلام  وانتخاب واژگان. کیفیت سخن گفتن. به دقت در گفتگو. به لینت وسختی کلام. به قدرت کلام. به زبان بدن وکمیت نگاه کردن و سخن گفتن.

در شیوه نگریستن به زندگی و جهانبینی:

طرز فکر کردن به مقوله ی آفرینش. باورمندی فرهنگی. ساختن روش زندگی.

در خوابیدن:

  به مکان و زمان خواب و بیداری. به همخوابه و همسر. و محیط خواب. به عطر و بوی اتاق  . به محیط و سر و صدای اطراف. به  شلوغی و راحتی و خلوتی مکان. به نوع لباس خواب.

در پوشیدن پوشاک:

به روش پوشش. به پارچه ونوع دوخت. به گرمی و خنکی و راحتی ولطافت . به شان ووقار.به تمیزی 

در آرایش وپیراستگی: 

به شیوه آراستگی. به شان ووقار به پاکیزگی ونظافت و رعایت بهداشت. به رایحه وعطر‌.به کیفیت استحمام. به کیفیت و روش اصلاح موی سر وصورت.

و در همه ی ‌مواردی که بایسته ی زندگی است.  به روش زندگی و مهارت زندگی افراد مربوط است  شخصیت و سلامتی افراد و خانواده ها  شکل می گیرد و یا شناسانده می شود.

امنیت و آرامش افراد به نوع انتخاب آنها منوط است

شخص خوشرو. خوش لباس. خوش برخورد. خوش قول، خوش محضر، دارای کاریزمای بیشتر و بهتری است. تصمیمات مهم زندگی شخصی و زندگی اجتماعی افراد  خوش رفتار و مدارا گر با افراد سختگیر و بد برخورد متفاوت است.

کسی که به تنبلی و سستی و ژولیدگی  در رفتارها  و خواب وخوراک و کار کردن دچار است موفقیت و سلامتی ندارد.

کسی که تندخو و افراطی است؛ امن نیست.

کسی که به بهداشتش بی توجه است. همیشه بیماراست. یا دیگران را بیمار می کند

کسی که به سلامت روانی خود پایبند نیست باعث آسیب به خود ودیگران می شود.

کسی که بی موقع می خوابد و بر می خیزد، تندرست نیست.

کسی که با هر سلیقه ای معاشرت می کند . به هرجایی می رود با هرکسی مراوده می کند، امنیتی ندارد.

کسی که بد غذا می خورد. و همیشه  سر درد وشکم درد ناشی از بد غذایی و ناهنجاری در نوع غذا و روش خوردن دارد!

کسی که خود را مستعد  انواع بیماری های گوارشی و قلبی و عروقی و کلیوی و کبدی و دیابت می کند، در واقع شیوه ی غلطی از زیستن را برای خود برنامه ریزی  کرده است  ویا بعلت بی برنامگی و بد برنامگی زندگیش را مخدوش وتلخ می کند.

به همین ترتیب شیوه زندگی درست هر کسی در سلامتی و موفقیت آنها مربوط است.

باید بدانیم که عناصر محیطی  همچون افراد خانواده و دوستان و همکاران و مشتریان و شیوه معاشرت و برخورد آنها. اشیا و مکانها و مبلمان محیطی  و زمانها و روش برقراری ارتباط ما با آنها در  تندرستی روحی و روانی ما موثر است.

باید با رعایت اصولی و برنامه ریزی درست برای سلامتی وجسم و روان و شخصیت خود و خانواده خود تلاش کنیم.

به آموزه های نیک و باورهای دینی و فرهنگی و اجتماعی درست خود التزام عملی داشته باشیم‌. وبا رعایت سبک درست زندگی به آرامش خود و خانواده وجامعه ی خود کمک‌کنیم.

درست فهمیدن . درست اجرا کردن هزینه و عوارض و فرسایش زندگی را پایین می آورد درکامیابی ما موثر است.

 رسیدن به آرمانی که نهایت آن آسایش است مستلزم برنامه ریزی خوب و التزام عملی به قانون و برنامه است

کسانی که قانون مندتر و برنامه محور ترند با فرهنگ تر و امن تر و تندرست ترند.

فرهنگ عمومی جامعه و مردم در واقع سبک زندگی آنان است.

خوشایند ما باید از برنامه افراد باشد.

در انتخاب روش زندگی. در انتخاب همسر ودوست و نماینده و مدیران باید به همان‌برنامه وسبک زندگی او دقت کنیم. باید به واقعیت افراد بها بدهیم نه به ادعا هایشان.

در انتخاب روش زندگی ،ما مجموعه ای از انتخاباتی هستیم‌که خودمان آن را ایجاد کردیم یا مقهور آن شرایط شدیم.

بنابراین هرکس که قانون و برنامه ای بهتر و التزام بیشتری داشته باشد قطعا موفق تر است.

حمیدرضاابراهیم زاده

۲۲ دی۱۴۰۰


تمامی حقوق مربوط به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

غریبه

يكشنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ

 

غریبه!

آدمهایی هستند که برای همه غریبه اند.

وجودشان در خانواده و محل کار و تحصیل و بین دوستان و اجتماعات کمتر حس می شود

کمتر حرف می زنند

مشغول کارهای خودشانند

آسیبی نمی رسانند و از کسی توقعی ندارند

تاثیر چندانی هم نشان نمی دهند

آرام  و چراغ خاموش و ساکت در گوشه ای می نشینند ونگاه می کنند!

لبخندی بر لب دارند

و با گفتن چند کلمه ساده سلام وخدا حافظ  کارهایشان تمام می شود.

درد دلی ندارند وبیشتر شنونده ی خوبی هستند!

توقعاتشان بزبان نمی آید.

اگر کاری از آنها بخواهی در سکوت برایت انجام می دهند.

انگار کسی هم نمی تواندبااین غریبه ها انس بگیرد...

نمی شود گفت بی تفاوت و بی روحند

ولی اغلب هنرمندند...

این سکوتشان از سخن بلد نبودنشان نیست!

بلکه از غنا وبی نیازیشان نسبت به  گفتگوست.

شاید کمی ترسناک به نظر بیاید اما اینها چشمهایشان گدای محبت و توجه کسی نیست.

اینها  دور اندیشی بیشتری نسبت به گفتار و کردار بی نتیجه دارند

تنها مشکل بقیه با آنها اجتماعی نبودن و مشارکت نکردنشان است.

شاید خودشان را موثر ندانند ویا اینکه اهمیتی برایشان ندارد اما تلاش می کنند آسیبی به شما نرسانند!

یااینکه از واکنش دیگران می ترسند.

همیشه از آسیب دیدن از سخن و پندار و کردار دیگران وحشت دارند.

دلشان نمی خواهد قضاوت‌شوند!

دلشان نمی خواهد درهیجانات گرفتار دلواپسی دیگران  بشکند ویا دیگران را دلواپس رفتارشان کنند.

اینها غریبه اند .

کسی نمی تواند کشف کند در درون قلعه وجودشان کیست...

این غریبه ها برای ما خیلی آشنایند!

والی الله المصیر

حمیدرضا ابراهیم زاده

سیزدهم دی ۱۴۰۲

 

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصار مولف محفوظ می باشد

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

هویت بلوطی

يكشنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۱۷ ق.ظ

برای دیده شدن و هویت یافتن باید در ظرف خاصی از هنجارها و نشانه های بودن و شدن قرارگرفت. هر هویتی ظرف و ظرفیتی دارد که همه موجودات و اشیا به آن نیاز دارند... رنگ و بو و مزه و همه محسوسات عاطفی و علمی و شناختی، هویت هر فرد و جامعه و چیزی را مشخص می کند. انسان ها نیز با رنگ و بو و مزه و پندارها و گفتارها و رفتارهای خود هویت می یابند. پارسایی، سخاوت،مسئولیت پذیری،محبت، پایبندی به پیمانها،شجاعت،گذشت و...همگی رنگ و بو مزه انسان هستند. پوسته ظاهری و قشریگذاری رفتارها و گفتارها حقیقت فردی کسی نیست. انسانها با رفتارهای زیستی خود، هویت و قیمت و بها می یابند! نه‌همین لباس زیباست نشان آدمیت بلوط های خوشرنگ پوسته های سخت وزیبا ولی مزه تلخ و گسی دارند به همین گسی بسیار کارگشا ودرمانگر نیز هستند. فرهنگ بلوط همین است که به مذاق هر گروه و کسی خوش آیند نباشد. اما کار کردش بسیار اصیل و نجیب و مفید و محترمانه است… 

والی الله المصیر

حمیدرضاابراهیم زاده

١٧دى١٤٠٢

#هویت

#ظرف_هویتی

#هویت_بصری

#هویت_اجتماعی

#هویت_ملی

#هویت_فردی

#هویت_شغلی

 #هویت_بلوطی

#هویت_فرهنگی

 

#حمیدرضاابراهیم_زاده_بابلسر  

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

جاهلیت نهان

شنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۵۹ ب.ظ

انسانها در هر جنس و نژاد و سنخ و مرتبه و میزان باور و تحصیلات،  جاهلیتی پیدا و پنهانی دارند که در واقع پاشنه ی آشیل و نقطه ی ضعف آنهاست.
جاهلیت دراینجا به مفهوم عدم اشراف بر درک و زنگار فهم و در محاق گرفتن خلوص و حجاب زدگی شعور و درک و عفونت حقیقت آگاهی و  نا آگاهی نهفته و حیرانی در فهم و یا نقطه ی کور رفتار و منش وشخصیت پیدا و پنهان افراد است.
جاهلیت آدم ها گاه تند وبی باک گاه با مهربانی و خرد ورزی و گاه موذیانه و گاه ددمنشانه است.
گاه با حقارت شعور، گاه نرم وخزنده ،گاه  با شهوت طلبی ،گاه با مال دوستی ،گاه با ظاهر گرایی وقشریگری، گاه شهرت دوستی وجاه طلبی ،گاه توهم زرنگی ودانایی و اشراف ،گاه  با توهم خنگی وکودنی وگاه با توهم دینداری و فداکاری.... ظاهر می شود.
همه ی توهمات وخود فریبی های ما در هر زمینه ای جاهلیت ماست.
همه ی بیشعورها بدون استثنا جاهلیت مدون و مستوری دارند.
ابعاد جاهلیت انسان ها بسته به بالغ فکری آدم ها پهناور  و عمیق خواهند بود
هرچه جاهل متدین تر و داناتر و زیرک تر باشد ممکن است جاهلیتش خطرناک تر است.
خط قرمزهای اهالی وطن جاهلستان ذائقه و سلیقه ها و حتی آرمان های مخدوش آنهاست.
همانگونه که می دانیم؛
دانش پویا و کار آمد در بوته نقد و آزمایش سنجش می شود و  آورده ها  توانمندی دانایی افراد در خروجی ها و رفتار  آنها قابل رصد است!
معصومین بعنوان اوتاد و نخبگان دینی و پیشوایان جوامع براین باورندکه دین درست را باید از  میوه اش  باید شناخت و دینداری تمیز  را باید از
رفتارها و درک باورهای درست افراد فهمید!
جاهلیت در دانشمندان و دینداران جاهلیت افراد می تواند بعنوان یک تعصب خود نمایی کند.
تعصب وتسلب باعث می شود تا عدم بازگشت به ویرایش. عدم پذیرش مقتصیات شکل گیرد و بالِغ فکری و علمی و غنای باورهای افراد مورد خدشه و عفونت قرار گیرد.
دقت در خودنگری و خودسازی و خودشناسی مستمر می تواند باعث اصلاح و ویرایش  بهنگام و زود هنگام گردد و عیب وخطای افراد بسرعت تصحیح گردد و بازشناسی و باز سازی و بهسازی ها بادقت بیشتری رخ دهد.
بدیهی است که مقاومت افراد برای عدم پذیرش و رد و واکنش نابخردانه در باز نگری ها و اصلاح و ویراست می تواند باعث سقوط وزیان و انحطاط سرمایه های افراد قرار گیرد به طوری که هرگز این ضایعه قابل جبران نباشد...
والی الله المصیر.

حمیدرضاابراهیم زاده
۱۳بهمن۱۴۰۰

 

تمامی حقوق مربوط  به این اثر درانحصار مولف محفوظ می باشد.

 

  • حمیدرضا ابراهیم زاده

کریسمس مبارک

دوشنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۲، ۱۰:۰۰ ق.ظ

 

کریسمس مبارک

 

 

 

آغاز سال نوی میلادی را به هموطنان عزیزم

اربابان کلیساهای ایران

ارامنه ی محترم  جهان 

هموطنان مسیحی ایران تبریک عرض می نمایم

امیدوارم دراین سال جدید به لطف خداوند، بشریت به صلح وآرامش جهانی نزدیک تر وبا هم نوعان مهربان ترشده

ودرپناه ذات باریتعالی محبت ومودت دربین انسانها بیش از گذشته رواج داشته باشد

 

شادابی وسلامتی شما را ازخداوند تمنا دارم

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

اول  ژانویه

 

Merry Christmas

 

In the name of God

 

Father Boy  Holy Spirit   

 

The beginning of the New Year, dear compatriots


Lords churches Iran

Dear Armenians of the world

I congratulate to Christian of Iran

 


 
I hopethisnew year, thanks to God,humanityclosertopeace,globalpeacecoatedwithfellowkind

 

  And in refuge Essence of God's love among men over the past and firendly is common

 

I beg God happiness,healthy for you

 

HAMID REZA EBRAHIMZADEH

 

 1 .JAN. 2020

 

 

تمامی حقوق مربوط به این اثردرانحصار  مولف محفوظ است

  • حمیدرضا ابراهیم زاده